یکی از مفاهیم مهم و موثر در تحلیل بنیادی که ممکن است نام آن را شنیده باشید، نسبتهای اهرمی (نسبتهای سرمایهگذاری) میباشد. به زبانی ساده نسبتهای اهرمی (نسبتهای سرمایهگذاری)، توانایی شرکت در بازپرداخت تعهدات میان مدت و بلند مدت است و در واقع سطح منابع مالی شرکت برای بازپرداخت حقوق صاحبان سهام و بدهیها را تجزیه و تحلیل میکند.
نسبتهای اهرمی چیست؟
نسبتهای اهرمی در واقع شاخصی برای سنجش توانایی بازپرداخت بدهیهای شرکت در زمان سررسیدشان میباشد. از نسبتهای اهرمی در بورس به نام نسبتهای سرمایهگذاری نیز یاد شده است. با بررسی نسبتهای اهرمی هر شرکت میتوان به نحوه تأمین بدهیها و استراتژیهای مالی شرکت پی برد.
نسبتهای اهرمی چه اهمیتی دارند؟
بررسی نسبتهای اهرمی یا نسبتهای سرمایهگذاری از ابعاد مختلفی حائز اهمیت است و تحلیلگران بنیادی همواره به این نسبتها توجه ویژهای دارند. به طور خلاصه اهمیت نسبتهای اهرمی از ۴ بعد قابل بررسی است:
- از آنجایی که مقدار ثروتی که سهامداران برای شرکت تأمین میکنند، با تجزیه و تحلیل نسبتهای اهرمی مشخص میشود، این نسبتها از منظر اعتبار دهندگان به آن شرکت اهمیت زیادی پیدا میکند.
- از آنجایی که با بررسی نسبتهای اهرمی مشخص میشود که آیا مقدار درآمد شرکت برای پرداخت مخارج مالی مثل هزینههای بهره و مخارج ثابت کافی است یا خیر، این نسبتها برای سرمایهگذاران بورس اهمیت ویژهای دارند.
- در شرایطی که شرکت فعال در بازار بورس، استراتژیهای مالی مناسبی برای سرمایه گذاری اتخاذ کند و سود سرمایهگذاری شرکت از مخارج و هزینهها بیشتر شود، نیاز شرکت به کمک گرفتن از منابع مالی خارجی را کاهش میدهد که عامل بسیار مهمی در بازار بورس میباشد.
- با بررسی نسبتهای اهرمی میتوان متوجه این شد که در دوران رشد یا رکود اقتصادی، میزان سودآوری شرکت در چه حالتی قرار خواهد داشت.
انواع نسبتهای اهرمی (نسبتهای سرمایهگذاری)
نسبتهای اهرمی بر اساس فرمولهایی که دارند به ۸ دسته مجزا تقسیم میشوند.
نسبت بدهی
اهمیت و نقش بدهیهای جاری و بلند مدت در تأمین کل داراییهای شرکت با تحلیل و بررسی نسبت بدهی نشان داده میشود. نسبت بدهی مشخص میکند که چه مقدار از داراییهای کل شرکت از محل بدهیها تأمین میشوند. اگر نسبت بدهی بالا باشد به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع مورد نیاز، از منابع مالی خارج از شرکت استفاده میکند. به همین دلیل وامدهندگانی همچون بانکها نسبت بدهی کمتر را ترجیح میدهند زیرا با افزایش نسبت بدهی، ریسک سرمایهگذاری شرکت افزایش میآید. با توجه به توضیحات داده شده میتوان به این نتیجه رسید که نسبت بدهی، شاخص و معیار سنجش ریسک مالی شرکت میباشد.
نحوه محاسبه نسبت بدهی
برای محاسبه نسبت بدهی باید ابتدا بدهیهای شرکت را جمع کرده و مجموع آنها را بر مجموع داراییهای تقسیم کنید. میتوانید برای داشتن درصد نسبت بدهی، عدد به دست آمده را در ۱۰۰ ضرب کنید.
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه
در نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه مشخص میشود که چه میزان از ارزش ویژه شرکت به خرید داراییهای ثابت تخصیص داده شده است. برای محاسبه این نسبت باید جمع داراییهای ثابت شرکت مورد نظرتان را به ارزش ویژه آن تقسیم کنید. لازم به ذکر است که ارزش ویژه شرکت برابر است با تفاضل بدهیهای شرکت از داراییهای آن.
بالا بودن نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه، به این معنی است که بخش زیادی از ارزش ویژه شرکت صرف خرید دارایی ثابت آن شده است. بنابراین نقدینگی شرکت پایین است و احتمالا قدرت بازپرداخت بدهی های جاری را نخواهد داشت. در نتیجه شرکتها تلاش میکنند تا نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه را پایین نگه دارند.
نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
با استفاده از نسبت کل بدهی به ارزش ویژه، بررسی و مقایسه وضعیت بستانکاران یا اعتباردهندگان در برابر صاحبان سهام شرکت امکانپذیر میشود و میتوانید با این نسبت قدرت بستانکاران شرکت را در مقایسه با صاحبان متوجه شوید. برای محاسبه این نسبت میبایست مجموع بدهیهای شرکت ( قدرت بستانکاران) را بر ارزش ویژه شرکت (قدرت صاحبان سهام) تقسیم کنید. از آنجایی که بالا بودن نسبت بدهی به ارزش ویژه برای شرکت ریسک مالی بیشتری را در بردارد، اعتباردهندگان ترجیح میدهند این نسبت مقادیر کمتری داشته باشد. هر چه تامین سرمایه شرکت توسط صاحبان سهام افزایش یابد، نسبت مالکانه و کنترل صاحبان سهام نیز افزایش مییابد. برای مثال اگر نسبت کل بدهی به ارزش ویژه برابر با ۳ باشد، به این معناست که شرکت برای تأمین داراییهای مورد نیاز خود، ۳ برابر بیشتر از منابع خارجی استفاده میکند
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
همانطور که از نام نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه پیداست، ارتباط بین بدهیهای جاری شرکت با ارزش ویژه را بررسی میکند. از تقسیم مجموع بدهیهای شرکت بر ارزش ویژه، نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه بدست میآید. نکته قابل توجه در تجزیه و تحلیل نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه این است که بدهیهای جاری یاکوتاه مدت، از محل داراییهای جاری آن تأمین میشوند. در نتیجه پایین بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه نشاندهنده پایین بودن بدهیهای جاری است و این میتواند باعث افزایش قدرت اهرمی این بخش از بدهیها شود. بالا بودن نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه، نیاز شرکت به بازنگری در ساختار سرمایهگذاری را نشان میدهد.
نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
ارتباط بین بدهیهای بلندمدت (با سر رسید بیشتر از 1 سال) با ارزش ویژه، در این نسبت مورد بحث و گفتوگو قرار میگیرد. اگر مجموع بدهیهای بلندمدت شرکت را بر ارزش ویژه آن تقسیم کنید، این نسبت بهدست میآید. برای بیان درصدی از این نسبت، لازم است عدد به دست آمده را در پایان در عدد ۱۰۰ ضرب کنید.
نسبت مالکانه
یکی دیگر از نسبتهای اهرمی که در تحلیل بنیادی مورد توجه تحلیلگران قرار میگیرد، نسبت مالکانه است که بیان میکند چه مقدار از داراییهای شرکت به سهامداران تعلق دارد. اهمیت سهامداران در تأمین داراییهای شرکت، در این نسبت نشان داده میشود. از حاصل تقسیم ارزش ویژه شرکت مورد نظر و کل دارایی شرکت، نسبت مالکانه بهدست میآید. هر چه نسبت مالکانه شرکت کمتر باشد، میتوان نتیجه گرفت شرکت نسبت به تعهدات خود پایبند نبوده است. از سوی دیگر بالا بودن این نسبت نشاندهنده این است که شرکت از اهرم مالی استفاده چندانی نمیکند و به تعهدات خود پایبندتر است. اگر نسبت مالکانه پایین باشد میتوان اینگونه برداشت کرد که شرکت بخش بزرگی از سرمایه را از محل اعتبارات تأمین کرده و این امر ریسک مالی بالایی را به دنبال دارد.
نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها
به منظور ارزیابی ادعای حقوق صاحبان سهام و اعتباردهندگان به شرکت از این نسبت استفاده میشود. نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها نشاندهنده وزن حقوق صاحبان سهام به کل وامها و اعتباراتی است که توسط شرکت دریافت شده است. برای محاسبه این نسبت، باید کل حقوق صاحبان سهام را بر کل بدهیهای شرکت تقسیم کنید. بالا بودن این نسبت آسیبپذیری شرکت به ورشکستگی و مخاطرات اقتصادی را کاهش میدهد.
نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت
یکی از فاکتورهای مهم در تأمین مالی برای خرید داراییهای ثابت، نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت است. پایین بودن نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت، به این معناست که بخش کوچکی از داراییهای ثابت شرکت، توسط سهامداران آن تامین میشود و ساختار مالی شرکت در شرایط سخت، به مشکل برخواهد خورد. بنابراین سرمایهگذاران شرکتها و نمادهایی که نسبت حقوق صاحبان سهام به دارایی ثابت بالاتری دارند را ترجیح میدهند. فرمول نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییهای ثابت به شکل زیر و به صورت درصد نمایش داده میشود.
جمعبندی
نسبتهای اهرمی یا سرمایهگذاری در واقع منعکسکننده قدرت شرکت فعال در بورس در بازپرداخت بدهیهای بلند و میان مدت است که میزان منابع مالی شرکتها را مورد بررسی قرار میدهد. با بررسی ۸ نسبت ذکر شده در این مقاله که تحت عنوان نسبتهای اهرمی شناخته میشوند، سرمایهگذاران میتوانند به استحکام ساختار مالی شرکت مورد نظر در شرایط دشوار اقتصادی پی ببرند.